خنده بازار
رفته بودیم واسه داداشم خواستگاری
دیدیم عروس نشسته خیلی ریلکس با شلوار لی و تیشرت …
مامانم تو گوشم گفت خوبه والا نه شرمی نه حیایی نه …
همینجوری داشت میگفت که عروس با چادر از آشپزخونه چایی به دست اومد !
هیچی دیگه فهمیدیم اون داداش عروس بوده
ادامه مطلب
دیدیم عروس نشسته خیلی ریلکس با شلوار لی و تیشرت …
مامانم تو گوشم گفت خوبه والا نه شرمی نه حیایی نه …
همینجوری داشت میگفت که عروس با چادر از آشپزخونه چایی به دست اومد !
هیچی دیگه فهمیدیم اون داداش عروس بوده
ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟم ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮐﻪ ۳ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯼ ﺩﺳﺸﻮﯾﯽ ﺷﻠﻮﺍﺭﺗﻮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﺭﻧﯿﺎﺭ ﺯﺷﺘﻪ ، ﻫﻤﻮﻥ ﺗﻮ ﺩﺭبیار !
ﺑﭽﺶ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺷﻠﻮﺍﺭﺷﻮ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﻣﺒﻞ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ
ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯼ ﺩﺳﺸﻮﯾﯽ ﺷﻠﻮﺍﺭﺗﻮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﺭﻧﯿﺎﺭ ﺯﺷﺘﻪ ، ﻫﻤﻮﻥ ﺗﻮ ﺩﺭبیار !
ﺑﭽﺶ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺷﻠﻮﺍﺭﺷﻮ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﻣﺒﻞ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ

مکالمه مامانم و بابام :
مامانم : چای میخوری برات بریزم ؟
بابام : آره خانوم ، دستت درد نکنه
مامانم : پسرم پاشو واسه من و بابات یه چای بریز بیار
مامانم : چای میخوری برات بریزم ؟

بابام : آره خانوم ، دستت درد نکنه

مامانم : پسرم پاشو واسه من و بابات یه چای بریز بیار

یکی دو روزه مامانم رفته مسافرت ،
امروز هوس خوراکی کردم هرجارو گشتم هیچی پیدا نکردم !
فقط توی کابینتا یه سری قوطی بود که با ماژیک روش نوشته بود :
نخورید ؛ مایع ظرفشویی
نخورید ؛ سمِ گلدون
نخورید ؛ جرمگیر توالت
زنگ زدم به مامانم گفتم دایی و زن دایی اومدن چیکار کنم ؟
گفت در کابینتو باز کن اونیکه علامت مرگ داره توش آجیله ،
اونیکه نوشته مرگ موش توش گزه ،
اونیکه نوشته صابون توش شکلاته !
من قبل از زنگ زدن
من بعد از زنگ زدن
امروز هوس خوراکی کردم هرجارو گشتم هیچی پیدا نکردم !
فقط توی کابینتا یه سری قوطی بود که با ماژیک روش نوشته بود :
نخورید ؛ مایع ظرفشویی
نخورید ؛ سمِ گلدون
نخورید ؛ جرمگیر توالت
زنگ زدم به مامانم گفتم دایی و زن دایی اومدن چیکار کنم ؟
گفت در کابینتو باز کن اونیکه علامت مرگ داره توش آجیله ،
اونیکه نوشته مرگ موش توش گزه ،
اونیکه نوشته صابون توش شکلاته !
من قبل از زنگ زدن

من بعد از زنگ زدن

پسرخاله ام ۱۱سالشه دیشب پرسید چطوری میتونم یه گجت طراحی کنم ؟
من تو سن این بودم بزرگترین سوالم این بود بروسلی قویتره یا جکی چان !
من تو سن این بودم بزرگترین سوالم این بود بروسلی قویتره یا جکی چان !
ادامه مطلب